سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به رگهاى دل این آدمى گوشتپاره‏اى آویزان است که شگفت‏تر چیز که در اوست آن است ، و آن دل است زیرا که دل را ماده‏ها بود از حکمت و ضدهایى مخالف آن پس اگر در دل امیدى پدید آید ، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آرد ، حرص آن را تباه سازد ، و اگر نومیدى بر آن دست یابد ، دریغ آن را بکشد ، و اگر خشمش بگیرد بر آشوبد و آرام نپذیرد ، اگر سعادت خرسندى‏اش نصیب شود ، عنان خویشتندارى از دست بدهد ، و اگر ترس به ناگاه او را فرا گیرد ، پرهیزیدن او را مشغول گرداند ، و اگر گشایشى در کارش پدید آید ، غفلت او را برباید ، و اگر مالى به دست آرد ، توانگرى وى را به سرکشى وادارد ، و اگر مصیبتى بدو رسد ناشکیبایى رسوایش کند ، و اگر به درویشى گرفتار شود ، به بلا دچار شود ، و اگر گرسنگى بى طاقتش گرداند ، ناتوانى وى را از پاى بنشاند ، و اگر پر سیر گردد ، پرى شکم زیانش رساند . پس هر تقصیر ، آن را زیان است ، و گذراندن از هر حد موجب تباهى و تاوان . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :12
بازدید دیروز :5
کل بازدید :46991
تعداد کل یاداشته ها : 98
103/9/9
12:40 ع

 




شعر کودکانه دوچرخه,شعر کودکانه,

 دوچرخه

 

خدای من! می‌بینی؟

دوچرخه‌ام خرابه

تکیه داده به دیوار

انگاری خوابِ خوابه

چرخ دوچرخه پنچره

خراب شده، راه نمی‌ره

 

 

دوچرخه‌ام حال نداره

 

  پرنده بود و می‌پرید

اما حالا، حال نداره

خدای من! کمک کن

حسابی بادش کنم

سوار بشم، دور بزنم

بخنده،‌ شادش کنم.

 

شاعر: مصطفی رحماندوست